سخن شهید حاج اسماعیل عباسی و شهید کرامت الله عباسی و یکی از جانبازان عزیز : از اقوام ایشان ذکر شده که این سه بزرگوار چند شب قبل از رفتن به جبهه دور هم جمع میشوند و باهم در مورد جبهه و جنگ و اینکه هر کدام دوستدارند چگونه شهید شوند صحبت میکنند،شهید کرامت الله عباسی میگویدکه دوستدازد همانند مادرش فاطمه زهرا(س)از پهلو شهید شود،شهید حاج اسماعیل نیز میگویند که دوست دارند ابتدا به اسارت گرفته شوند و بعد شهید شوند،جانباز عزیز نیز ارزوی اسارت را میکند.
و خداوند همانگونه که این سه بزرگوار ارزو داشتند را برایشان در سرنوشتشان رقم زد چرا که این عزیزان بزرگ اند و روحی عظیم دارند و بدون دلیل ارزویی نمیکنند و اگر هم حاجتی داشته باشند زیبا و به صلاحشان است.
امید وارم که به حق لحظه براورده شدن ارزوی این عزیزان عاقبت همه ما ختم به شهادت در راه خدا شود…آمیــــن
برای تعجیل در ظهور آقا صاحب الزمان(ارواحنا له الفدا)و شادی روح همه شهدا و رفتگان صلوات،الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤
سلام عرض میکنم خدمت شما
محمد عباسی هستم فرزند شهید حاج اسماعیل عباسی
پدر بنده جانباز ۳۰ درصد بودند و سال ۱۳۶۰ در عملیات فتح المبین اسیر شدند و پس از ۹ سال دوری از خانواده در سال ۱۳۶۹ آزاد و به آغوش میهن و خانواده بازگشتند و در سال ۱۳۷۴ که بنده ۲ سال داشتم به دلیل مأموریتی که به ایشان محول شد پس از بازگشت به منزل به علت تصادف به درجه شهادت نائل شدند
باشد که راه شهدا را ادامه دهیم
ازشما هم متشکرم بابت اطلاع رسانیتان
التماس دعا…
ایشان آزاده و جانباز بودند و چندی پس از آزادی در حالی که شباهنگام با موتور سیکلت از محل کار به خانه بر میگشتند ( جاده خرامه سفلی ) توسط یک ماشین زیر گرفته شدند . خدایشان بیامرزاد .
پدرم میگفت او مردی
وباتقوا وبا ایمان بود
وما امنیت امروزمان را
مدیون این شهیدان هستیم
سخن شهید حاج اسماعیل عباسی و شهید کرامت الله عباسی و یکی از جانبازان عزیز : از اقوام ایشان ذکر شده که این سه بزرگوار چند شب قبل از رفتن به جبهه دور هم جمع میشوند و باهم در مورد جبهه و جنگ و اینکه هر کدام دوستدارند چگونه شهید شوند صحبت میکنند،شهید کرامت الله عباسی میگویدکه دوستدازد همانند مادرش فاطمه زهرا(س)از پهلو شهید شود،شهید حاج اسماعیل نیز میگویند که دوست دارند ابتدا به اسارت گرفته شوند و بعد شهید شوند،جانباز عزیز نیز ارزوی اسارت را میکند.
و خداوند همانگونه که این سه بزرگوار ارزو داشتند را برایشان در سرنوشتشان رقم زد چرا که این عزیزان بزرگ اند و روحی عظیم دارند و بدون دلیل ارزویی نمیکنند و اگر هم حاجتی داشته باشند زیبا و به صلاحشان است.
امید وارم که به حق لحظه براورده شدن ارزوی این عزیزان عاقبت همه ما ختم به شهادت در راه خدا شود…آمیــــن
برای تعجیل در ظهور آقا صاحب الزمان(ارواحنا له الفدا)و شادی روح همه شهدا و رفتگان صلوات،الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤
سلام عرض میکنم خدمت شما
محمد عباسی هستم فرزند شهید حاج اسماعیل عباسی
پدر بنده جانباز ۳۰ درصد بودند و سال ۱۳۶۰ در عملیات فتح المبین اسیر شدند و پس از ۹ سال دوری از خانواده در سال ۱۳۶۹ آزاد و به آغوش میهن و خانواده بازگشتند و در سال ۱۳۷۴ که بنده ۲ سال داشتم به دلیل مأموریتی که به ایشان محول شد پس از بازگشت به منزل به علت تصادف به درجه شهادت نائل شدند
باشد که راه شهدا را ادامه دهیم
ازشما هم متشکرم بابت اطلاع رسانیتان
التماس دعا…
ایشان آزاده و جانباز بودند و چندی پس از آزادی در حالی که شباهنگام با موتور سیکلت از محل کار به خانه بر میگشتند ( جاده خرامه سفلی ) توسط یک ماشین زیر گرفته شدند . خدایشان بیامرزاد .